گزارش آتلیه دات كام از مراسم رونمایی آلبوم جدید همه ایرانم

خشم موسیقایی با لبخندی از جنس روشن روان

خشم موسیقایی با لبخندی از جنس روشن روان آتلیه دات کام: به گزارش آتلیه دات کام، یک هنرمند موسیقی در رابطه با رعایت نشدن حقوق کپی رایت موسیقی در ایران می گوید: «در ایران اهالی موسیقی تنها افرادی هستند که تولیداتی را با عشق و هزینه شخصی به انجام می رسانند اما دریافت مالی از آن ندارند؛ چونکه جامعه نه تنها در مقابل شنیدن آثار آنها هزینه ای پرداخت نمی کند بلکه این کار خویش را لطف می داند. حتی می گویند که موسیقی «ماست» نیست که بابت آن پول بدهیم.»


به گزارش خبرنگار ایسنا، اثر جدید کامبیز روشن روان (موسیقیدان، آهنگساز، نوازنده و رهبر ارکستر) که آلبومی است به نام «همه ایرانم» با صدای حسین نورشرق، پنجشنبه ۹ آذرماه در خانه هنرمندان ایران با گردهم آیی هنرمندان و علاقه مندان رونمایی گردید.
در این برنامه هنرمندانی همچون بهزاد عبدی، حسام الدین سراج، حسین نورشرق، مینا افتاده، کریم قربانی، بیژن بیژنی، مهدی بزرگمهر، آزاده امیری، حمید قنبری، وارتان ساهاکیان، علی جعفری پویان، حمیدرضا دیبازر، امیر بکان، رضا مرتضوی، فاضل جمشیدی، سیاوش ولی پور، مازیار شاهی، سیروس سلیمی و... حضور داشتند.



سفر از خون جوانان وطن به مرغ سحر
در شروع این مراسم، بهزاد عبدی (آهنگساز) طی سخنانی اظهار داشت: نگاه آقای روشن روان به ارکستراسیون موسیقی ایرانی خیلی خاص و روان است. در این آلبوم پس از اینکه قطعه «از خون جوانان وطن» اجرا می شود، یک ارکستراسیون بسیار درخشان اتفاق می افتد که رابط «از خون جوانان وطن» به «مرغ سحر»ی است که ناله سر می کند. خیلی دوست داشتم پارتیتور این اثر را ببینم و از آن یاد بگیرم که چگونه استاد چنین آمبیانسی را درست کرده اند. مرغ سحر ملودی آشنای تمام ما ایرانیان است و ایشان هم اصلا پیچیده تنظیم نکرده اند و خیلی روان آنرا اجرا می کنند.
او افزود: سپس به موسیقی فیلم «سفیر» می رسیم که متعلق به دهه ۶۰ است و آن زمان که موسیقی آنرا می شنیدیم برایمان فوق العاده بود. حال در این آلبوم وقتی که قطعه «سفیر» با شعر آزادی ترکیب می شود، به یک خروش و التهاب برای آزادی برمی گردیم و آکوردهای مشهور آقای روشن روان در موسیقی ایرانی خودنمایی می کند.
عبدی در جهت دیگر صحبت های خود در رابطه با آلبوم «همه ایرانم» توضیح داد: آقای روشن روان در تمام این سه قطعه بدون هیچ ترسی، تمام تم ها را بدون واسطه عرضه می دهد؛ یعنی در لحظه ای که «از خون جوانان وطن» نواخته می شود، در همان لحظه «مرغ سحر» و سپس «سفیر» نواخته می شود. درحقیقت تمام عوامل موسیقی جمع شده اند یک حرف را بزنند و آن حرف «آزادی» است که امکان دارد در هر لحنی وجود داشته باشد. در مجموع این اثر از نظر پارتیتور درخشان و قابل تامل است.
او افزود: در رابطه با اجرای ارکستر هم باید بگویم که بسیار درخشان ضبط شده است، از این جهت که در این ارکستر همه در کنار هم به صورت آنسامبل اجرا کرده اند و برخلاف روند معمول ضبط نوازندگان سازهای ایرانی جداگانه از ارکستر نبوده است. رهبر ارکستر هم برخلاف این که می گوید شناختی از موسیقی ایرانی ندارد، اما درک درستی از کار آقای روشن روان داشته است. از خواننده هم کمال تشکر را دارم که با ملاحت تمام اثر را اجرا کرده است. به هر حال از آفرینش این آلبوم بسیار خوشحالم که مایه نشاط ماست.


مردم گوش کردن به آثار موسیقی را لطف می دانند
حمیدرضا دیباذر (آهنگساز) هم در سخنانی در رابطه با روشن روان بیان نمود: افتخار این را داشتم که از هنرستان موسیقی تا دانشگاه با آقای روشن روان در ارتباط باشم. اثری که ساخته شده است، شاخصه های جالبی دارد؛ از این جهت که در مقدمه شباهتی به روشن روان معترض بعد از تحصیل دارد و پس از آن نشانه هایی دارد از روشن روانی که سال ها می شناسیم؛ پیوند سازهای ایرانی، نوع نگرش خاص به موسیقی ایرانی و ارتباط او با سازهای ارکسترال. شاید روشن روان معترض کمتر شناخته شده باشد؛ چونکه همواره او را در مهر دیده ایم.
او افزود: اثر در آغاز خودش با لحن موسیقایی شروع می شود که لحن رایج موسیقی روشن روان نیست. قابل تامل است که چرا آهنگسازی که پیوسته لبخند بر لب دارد با کمی خشم موسیقایی، یک پدیده صوتی را آغاز می کند، آن هم در دوره ای که شاهد مسائلی هستیم که اهالی موسیقی ایرانی چه از درون و چه از بیرون با آن مواجهند. در این اثر شیوه مواجه او با کلام مسبوق است و از شیوه نقل قول استفاده شده که اتفاق جالبی است.
او در رابطه با دیگر خصوصیت های آلبوم جدید روشن روان اظهار داشت: به هر حال اثر ارزشمندی خلق شده است. مجموعه اشعاری انتخاب شده که قابل تامل است و پیوسته در ذهن ما ایرانیان تلنگر زده می شود که نوعی از ناخوشنودی خویش را در برخی از این ابیات بتوانیم پیدا نماییم. امیدواریم که شرایط بگونه ای باشد که روشن روان خندان با میل و رضایت خودش قسمتهایی از امیدها و آرزوهای خویش را در این اقلیم تحقق یافته ببیند و شارژ شود و نوع دیگری از موسیقی را هم به ما هدیه کند. روشن روان در این اثر نشان داده است که صرفاً ناظر شرایط ایران نیست و آن چه که از قلم او برمی آید را روی کاغذ جاری می کند.


برای آن چه مصرف می نماییم باید پول بدهیم
دیبازر همینطور در رابطه با یکی از دغدغه های روشن روان که بحث حقوق کپی رایت است، اظهار داشت: شاید یک طرف ماجرا این باشد که برای تولد این اثر خوشحال باشیم و به خود ببالیم که اهالی موسیقی کشور نشان دادند در تولید این آثار توانمند هستند و هر گاه فرصتی بود از آن بهره برده و اثر بدیعی خلق کردند. اما آیا این نقطه آغاز است یا پایان؟ آهنگسازانی مثل آقای روشن روان در سطح کاری و نسبت به اقلیم کاری خود با کار خیلی کمتری ثبات مالی خیلی بیشتری پیدا می کنند. علت هم یک امر بسیار ساده است؛ آنها در یک چهارچوب قانون مدار حرکت می کنند.
او افزود: حقوقی به نام کپی رایت داریم که به واسطه عرضه و تقاضای یک اثر به صاحب اثر پول پرداخت می شود. حال در ایران اهالی موسیقی تنها افرادی هستند که تولیداتی را با عشق و هزینه شخصی به انجام می رسانند ولی دریافت مالی از آن ندارند؛ چونکه جامعه نه تنها در مقابل شنیدن آثار آنها هزینه ای پرداخت نمی کند بلکه این کار خویش را لطف می داند. حتی می گویند که موسیقی «ماست» نیست که بابت آن پول بدهیم.
این هنرمند خاطرنشان کرد: در ایران بیشتر از هر چیزی موسیقی مصرف می شود ولی بابت مصرف آن هزینه ای که باید پرداخت گردد، نمی گردد. بار آخری که به صدا و سیما رفتم به آنها گوشزد کردم که اشتباه است در زمان پخش یک اثر تنها نام خواننده را می آورند؛ گویی خواننده فردی است که خداوند به او لطف کرده و استعدادی درون او نهفته که خود به تنهایی توانسته یک اثر را بسازد. درصورتی که یک مجموعه برای ساخت یک اثر موسیقی در کنار هم کار می کنند، پس یا آهنگ را معرفی نکنند و اگر می کنند باید نام تمام کسانی که کار کرده اند ذکر شود. البته خود این امر هم سلسله مراتبی به لحاظ حقوقی دارد که نام چه کسی اول بیاید و چه کسی آخر. به نظر می آید رسیدن به این حق ابتدایی خود در بحث با مسئولان کشور با زبان فارسی شدنی نیست. ما از کسی دعوت نمی نماییم موسیقی گوش کند شما خودتان موسیقی گوش می کنید و موظف هستید بابت آن هزینه پرداخت کنید.


اثری بود اثرگذار
وارتان ساهاکیان (آهنگساز) هم در سخنانی در رابطه با روشن روان و اثر جدید او اظهار داشت: من و آقای روشن روان ۳۵ سال است هم را می شناسیم. او آدم خیلی خوب و هنرمند خوش قلبی است و آثارش هم مانند او بسیار زیبا هستند. هفته پیش که این اثر را گوش کردم، متوجه شدم این اثر در مقایسه با سایر آثاری که قبلا از او می شنیدیم چه موسیقی فیلم و چه ارکسترال و چه کارهای او با بیژن بیژنی با این که همه کارهای زیبایی در زمان خود بودند، بسیار اثرگذار بود؛ حال از قطعه «ای ایران» گرفته که با لحنی اعتراضی ساخته شده، چه آهنگسازی اثر که بسیار خوش ذوق است و تا خوانندگی که کوچکترین فالشی ندارد و با تمام وجود این اثر را خوانده است.


برخی خواننده نیستند، ردیف خوان هستند
عباس سجادی (شاعر) در ابتدا در رابطه با کامبیز روشن روان اظهار داشت: روشن روان نامی است دارای امضا و رد پای جدی در موسیقی ما. او نیازی به توضیح بیشتر ندارد؛ چونکه این فرصت را داشته که در زمینه موسیقی ایرانی با پدید آوردن آثاری ماندگار خویش را به اثبات برساند.
وی در ادامه صحبت های خود به بیان سخنانی در رابطه با خواننده اثر ـ حسین نورشرق ـ پرداخت و اظهار داشت: چند سالی است که او را می شناسم. روزی با من تماس گرفت و پس از معرفی خود اظهار داشت که شنیده است که من با استاد محمد سلمانی (شاعر) رفاقت نزدیک دارم و او می خواهد یکی از غزل های ایشان را بخواند و به او گفته اند که من صاحب تصمیم هستم. بعد از این تماس کارهای آقای نورشرق را دنبال کردم و دیدم چقدر آدم دغدغه مندی است و اهمیتی که به انتخاب کلام در موسیقی می دهد، نشان دهنده عمق نگاه او است.
او افزود: موسیقی ایرانی بخصوص آوازی، ذاتا به کلام وابسته است و بسیاری از خوانندگان ما که سن بالایی هم دارند هنوز خواننده نیستند بلکه ردیف خوان هستند. بین ردیف خوانی و آوازخوانی یک مرز جدی وجود دارد. مثلاً اگر به بسیاری از این افراد بگویید که یک آواز بخوانند، همان آواز و شعری را که سر کلاس آموخته اند می خوانند و ابتکار و ریسک به خرج نمی دهند که شعر دیگری را انتخاب کنند. البته منظورم شعر معاصر نیست بلکه مثلاً یک غزل از حافظ است که کمتر خوانده شده است.


برخی از اشعار هنوز کشف نشده اند
سجادی خاطرنشان کرد: آواز رستاخیز شعر است و خواننده به شعر جان می بخشد. چند روز پیش با دوستان شاعر حرف می زدم و گفتم این غزلی که استاد شجریان در نوا و مرکب خوانی می خواند که می گوید: «ما گدایان خیل سلطانیم شهروند هوای جانانیم»، انتخابش یک فهم و شعور می خواهد. درحقیقت برای انتخاب بعضی از اشعار باید دوامین شعرا را شخم زده باشید که بتوانید چنین آثاری را پیدا کنید. بسیاری از غزلیات و شعرهای گذشتگان ما هنوز یک مرتبه هم خوانده نشده اند ولی ظرفیت موسیقایی آنها به قدری بالا است که هنوز کشف نشده اند. اعتقاد من اینست که بسیاری از شعرهای کلاسیک ما را خوانندگان انتخاب نمی کنند بلکه کشف می کنند. موسیقی در درون این آثار هست.
او ادامه می دهد: حال رسیدن به درکی که اشاره کردم، حتما نباید برای یک خواننده در سن بالا رخ بدهد، در بعضی از جوانی خویش را نشان داده است. با توجه به خاستگاه حسین نورشرق از سرزمین لرستان که خاستگاه ملودی ها و آوازهای شگفت است و شناختی که از موسیقی آوازی دارد، در کشوری مانند روسیه که مهد موسیقی های شگفت و اثرگذار جهانی است در ارتفاعی می ایستد که بهتر جلوی پای خویش را می بیند و می تواند آثار خوبی پدید بیاورد. او فقط یک خواننده نیست، یک سفیر هنری خوب در روسیه است. من خوشحالم که در ایام ناخوشی که به سر می بریم با فشارهای اقتصادی و اجتماعی که درگیر آن هستیم چنین آلبومی به جامعه موسیقی ما افزوده شد.


ضرورت ساخت این اثر احساس می شد
عبدالجبار کاکایی (شاعر و ترانه سرا) هم در پیامی ویدیویی مطالبی را بیان کرد و اظهار داشت: تولید این آلبوم که «همه ایرانم» نام دارد، خود می تواند مویدی بر دلیل علمی، مستند و جامعی بر نگاه موسیقی اجتماعی ایران باشد. اشعاری هم که در این آلبوم مورد توجه آقای روشن روان قرار گرفته اند، حدودا روشن ترین علل توجه ایرانی به وجود مقدس میهن است. پیامد سقوط اجتماعی دوران صفویه و تحولات تاریخی بعد از آن، نشان دهنده احتیاج به یک وجود مقدس برای حفظ هویت ملی خود به نام میهن بود. میهن گرایی و توجه به ملیت در عصر جدید، جامعه ایران را گرفتار تغییرات اساسی و عمیقی کرده است و بدین ترتیب لزوم وجود اثر هنری به نام «همه ایرانم» احساس می شد. امیدوارم که سایر مجموعه های هنری در جهت تولید آثار ملی و میهنی بخصوص در شرایط تاریخی جدید باشند. صداهایی که در این تصنیف شنیده شد و با انعطاف و زیبایی به بازخوانی آثار گذشتگان ما پرداخت، روایت عجیب و غریب توجه انسان ایرانی به مبدا هویت و ملیت او است.


روشن روان را باید شنید
بیژن بیژنی(خواننده) که همکاریهای گوناگونی با کامبیز روشن روان داشته است، در رابطه با همکاری با این هنرمند اظهار داشت: شاید بیشترین آثاری که روشن روان ساخته، یعنی هشت آلبوم را من خوانده ام. ازاین رو می توانم بگویم که نباید در رابطه با استاد روشن روان چیزی گفت بلکه باید شنید. در تمام سال هایی که کنارش بودم، خاطرات خوبی داریم که مثال زدنی است. همیشه انتخاب شعر با من و آهنگسازی با او بود. خیلی خوشبختم در تمام این سال ها در کنار او کار کردم. خیلی خوشحالم هر جایی که می روم، می بینم که مردم با آثاری که با او داشتم خاطره دارند و بارها شنیده ام که گفته اند آقای بیژنی ما با «نهان خانه دل» عاشق شدیم، ازدواج کردیم و بچه دار شدیم.
او افزود: در کلیه آثار آقای روشن روان هویت ملی موسیقی هست و هر چند هم که از موسیقی کلاسیک استفاده نمایند ولی نشانی از موسیقی ایران وجود دارد.
در تمام سال هایی که با او کار کردم، شخصیت و آرامشی که در او هست زیباترین لحظات را برایم ساخت. من و او ساز دلمان هم کوک بود و اگر آثارمان دلنشین شد به دلیل همدلی بود که داشتیم.


نگاهی به صبر و متانت نوازندگان
حسین نورشرق که خواننده جدید ترین آلبوم روشن روان است هم طی سخنانی در ابتدا اظهار داشت که «شهریورماه که آقای روشن روان ایران بود خیلی دوست داشتند این آلبوم را رونمایی نماییم ولی نشد.»
وی همینطور به صحبت در رابطه با نوازندگان سازهای ایرانی این آلبوم پرداخت و اظهار داشت: دوست دارم در رابطه با نوازنده های اثر صحبت کنم؛ چونکه وقتی با یک ارکستر سمفونیک به خصوص در خارج از کشور کار کنید، به علت شرایطی که سازهای ایرانی دارد، استرسی زیادی به نوازندگان به دلیل کوک و جنس سازها وارد می شود. اما نوازندگان سازهای ایرانی این آلبوم حجبی در رویارویی با ارکستر از خودشان نشان دادند و چنان در شلوغی ارکستر کار خویش را درست انجام دادند که برای من جالب بود.





1402/09/11
10:07:35
5.0 / ۵
268
تگهای خبر: آرامش , آلبوم , باتری , جشن
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
جمع 2 و 2 ؟
آمار بازدید سایت
بازدید امروز: 267
بازدید دیروز: 4,426
هفته اخیر: 36,248