پس از ۱۸ ماه و با نمایش آثار محمد احصائی

درهای گالری گلستان با نام ایران درودی باز شد

درهای گالری گلستان با نام ایران درودی باز شد به گزارش آتلیه دات کام لیلی گلستان و محمد احصائی نمایشگاهی را با گرامیداشت یاد و نام بلند آوازه ایران درودی و هم همه هنرمندانی که در این ماه های کرونا زده دار فانی را وداع گفتند شروع کردند.


به گزارش آتلیه دات کام به نقل از ایسنا، کسی تصور نمی کرد افتتاحیه نمایشگاه تصاویر ۵۰ساله سید محمد احصائی در گالری گلستان رنگ غم و اندوه به خود گیرد؛ عصر جمعه هفتم آبان، گالری گلستان بعد از ۱۸ ماه کرونایی باردیگر درهایش را به روی مردم گشود تا روایتی متفاوت از استاد بزرگ خط و نقاشی خط ایران ببینند اما خبر درگذشت ایران درودی بر همه چیز سایه انداخت.





اما گذشته از این تلخی مستمر، قدم زدن در نمایشگاه تصاویر ۵۰ ساله سیدمحمد احصایی و دیدار موزه های جهان از قابی که او ثبت کرده، حس متفاوتی به مخاطب می داد.
اغلب عکس ها تاریخ ۱۳۴۸ دارند و مخاطب می فهمد احصائی آن روزگاران فقط ۳۰ سال داشت و برای آگاهی از دنیای هنر به تور هنری در اروپا و آمریکا رفت. احصائی جوان، در آن سال ها خوشنویس و گرافیست قابلی بود و هم زمان که درس می خواند در گروه گرافیکی که زنده یاد مرتضی ممیز در دانشگاه تهران راه اندازی کرده بود خط گرافیک درس می داد. در واقع چنین تور هنری یک فرصت طلایی برای او محسوب می شد.
خود احصائی در حاشیه افتتاحیه نمایشگاه درباره آن اظهار داشت: «آن موقع از سازمان کتاب های درسی که مدیر آتلیه بودم مرخصی گرفتم و برای گشت و گذار به اروپا رفتم. طبیعتاً موارد مورد علاقه من برای گشتن، موزه ها بود. همینطور که داشتم آثار را در موزه ها نگاه می کردم توجه ام به افرادی جلب شد که داشتند آثار هنری را می دیدند. نوع برخورد تماشاگر و تابلو برایم جالب شد و گفتم این می تواند مبحث جالبی برای عکاسی باشد. من آن موقع عکاسی هم می کردم و گاهی عکس هایم در مجلات ادبی و هنری چاپ می شد. البته هنوز هم یک دوربین گردنم دارم و مرتب از خیابان عکس می گیرم ولی آن موقع حرفه ای ترعکس می گرفتم. آن موقع عکس ها را گرفتم و به تهران برگشتم و دیگر حواسم به آن عکس ها نبود.»
او افزود: «من یک جایی خواندم که یکی از عکاسان حرفه ای ستایش می شد از اثر هنری و تماشاگران عکس گرفته و این مساله بعنوان یک کار نو مطرح می شد، در حالیکه من ۵۰ سال پیش چنین کاری را انجام داده بودم. البته زنده یاد کیارستمی هم در این حوزه کار کرده بود. در هر حال بعضی از تصاویری که گرفته ام بد نیست. بیننده یک دریافتی از نظر شکلی و زمانی از آن می کند؛ مثلاً این که آن موقع مونالیزا در موزه لوور در کنار رافائل و دیگران بود و از سی سانتی متری می شد این تابلو را معاینه کرد و هیچ گاردی هم نبود اما حالا چنین امکانی مهیا نیست.»
احصایی ضمن اشاره به این که از سراسر ایران عکاسی کرده و خیلی ها که با وی در ارتباط هستند از این علاقه و دغدغه او باخبرند، اظهار داشت: «بعید می دانم دیگر نمایشگاه عکس برگزار کنم، من برای دلم عکس گرفته ام، در شکل گیری این نمایشگاه هم ذهن خلاق "بهزاد حاتم " که از دوستان بسیار عزیز من هستند و پیگیری جدی ایشان نقش اصلی را داشته است.»
این سومین سلسله برنامه «دیدار هنرمند» بهزاد حاتم، مجموعه دار و مدیر گالری ۱۰ است که بعد از معرفی دو جوان، حالا یک استاد مبرز را از زاویه هیچگاه دیده نشده به تماشا می گذارد.
«گنج بازیافته» عنوان این نمایشگاه و کتاب است، بهزاد حاتم، در بخش هایی از کتاب درباره چگونگی شکل گیری این رویداد نوشته است:
«من اولین بار عکس ها را در یکی از سر زدن هایم به آتلیه احصائی در سال ۱۳۸۹ دیدم. اسلایدها را، صد و ده بیست تایی را ریخت روی یک لایت باکس. به یاد نمی آورم چه شد که احصائی اسلایدها را نشانم داد ولی بیگمان از این روی بود که او آدم گشوده ای است.
با هم به نمایش دادن آنها در گالری ۱۰ اندیشیدیم. او بسیار هم به شور آمد. همه اسلایدها را در یک پاکت مقوایی ریخت و به من داد که رویشان کار را آغاز کنم. کمی پس تر، که من هنوز هیچ کاری نکرده بودم، پشیمان شد. گفت اینک هنگامش نیست. و من هم پس تر دریافتم که نبود. کمی بعد از آن.
کمی بعد از آن، روزی با کیارستمی گفتگو می کردیم، در باره اپرایی که کارگردانی کرده بود؛ کوزی فان توته موتسارت. گفتم درباره اش نوشته هایی ستایش آمیز خوانده ام. اظهار داشت: می دونی چیه، من به جایی رسیده ام که دیگه برام اهمیتی نداره که یک کارم خوب از آب در نیاد یا بگن خوب نیست.
این دفعه که باز در آتلیه احصائی بودم، داشتم برایش می گفتم که می خواهم یک رشته کتاب در بیاورم، درباره هنرمندان جوان، درباره هنرمندان بزرگ، درباره آنچه چشمم را بگیرد. باز هم یادم نیست که چگونه، دمی بعد از آن احصائی گفت اسلایدها را خواهد داد. بار دیگر که دیدمش اسلایدها را در همان پاکت مقوایی ده سال پیش به من داد. اینک هنگامش است...
احصائی از آغاز چشمی گشوده و اندیشه ای گشاده داشت. او در قالب خوشنویسی گرفتار نیست. او همه دنیای هنر را خیلی خوب می شناسد. از یک سو با هنر روز جهان آشناست و از طرفی بر همه گنجینه شعر و ادبیات کلاسیک ایرانی چیرگی دارد. هیچگاه با کسی برخورد نکرده ام که به اندازه احصائی درخور هر دم و هر گفتاری که پیش می آید شعری یا بندی از نوشته ای را به یاد بیاورد. او آمیزه بسیار درست و ارزشمندی ست از یک هنرمند امروزی و یک فرزانه پخته. و از این بهتر، آمیزه ایست از یک استاد هشتاد ساله دنیادیده و خردمند و یک نوجوان ساده و خندان و پذیرای هر چیز نو.»




لنز دوربین احصائی در موزه های معتبر دنیا هم چون لوور، هنر مدرن نیویورک، متروپلیتن، نشنال گالری، ویتنی نیویورک، بریتیش میوزیوم لندن، موزه های فلورانس و روم و.... معطوف به بازنمایی آثار هنری نیست، او تلاش می کند اتمسفر محیط را دریابد، در عکس ها پیداست برای او مواجهه مخاطبان با آثار هنری، دیدار انسان با هنر اهمیت دارد. و این در روزگاری ست که تهران هنوز موزه هنرهای معاصر ندارد.
این نمایشگاه تا دوازدهم آبان دایر است و سپس به استقبال چهارمین دیدار هنرمند می رود.








منبع:

1400/08/09
11:58:56
5.0 / ۵
974
تگهای خبر: چاپ , دوربین , سفر , عكاس
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
جمع 2 و 2 ؟
آمار بازدید سایت
بازدید امروز: 443
بازدید دیروز: 6,081
هفته اخیر: 33,960