تکنیک های عکاسی تاثیرگذار بر کسب و کار

یکی از الگوهای مهم بازاریابی پیرامون شبکه های اجتماعی شکل گرفته است. بازاریابی در شبکه های اجتماعی در طول یک دهه اخیر با توسعه روزافزون پلتفرم های اجتماعی ظهور یافته است. علاقه کاربران به حضور در شبکه های اجتماعی امری واضحی به نظر می رسد. این امر بسیاری از برندها را نیز به سوی حضور در شبکه های اجتماعی سوق داده است. وقتی مخاطب هدف یک برند در شبکه های اجتماعی حضور دارد، امکان بازاریابی با هزینه های کمتر فراهم می شود. پیش از این اغلب کمپین های بازاریابی نیازمند پرداخت هزینه های سرسام‎آور به شبکه های تلویزیونی و اجاره بیلبورد بود. خوشبختانه فعالیت بازاریابی و تبلیغاتی در شبکه های اجتماعی نیازمند پرداخت هزینه های سنگین نیست، بنابراین استفاده از آن گزینه ای منطقی برای برندها خواهد بود. نکته مهم در خصوص شبکه های اجتماعی اهمیت فرمت تصویری در آن است. به این ترتیب امروزه اغلب برندهای موفق در پلتفرم های اجتماعی از جلوه های بصری تاثیرگذار بهره می برند. استفاده از تصاویر جذاب امکان تعامل سازنده میان برندها و مخاطب هدف را فراهم می سازد. اکنون کمتر مخاطبی حوصله مطالعه متن تبلیغاتی را دارد. به همین خاطر استفاده از فرمت تصویری گزینه بهتری محسوب می شود.

 

بی‎تردید بسیاری از افراد مدعی مهارت بالا در حوزه عکاسی هستند. این امر به لطف پیشرفت دوربین عکاسی گوشی های هوشمند روی داده است. نکته مهم در اینجا تفاوت میان عکاسی با گوشی های هوشمند و عکاسی مناسب برای بازاریابی در شبکه های اجتماعی است. شاید در نگاه نخست تفاوت آشکاری میان دو نوع عکاسی مورد نظر قابل مشاهده نباشد، اما کارشناس ها و افراد حرفه‎ای به راحتی توانایی ارزیابی تصاویر باکیفیت را دارند. وقتی ما به دنبال ساماندهی کمپین بازاریابی در شبکه های اجتماعی هستیم، باید بهترین عکس های ممکن را تهیه کنیم. در این مقاله من به کمک گرگ کادل، عکاس تبلیغاتی موفق و باسابقه، به بررسی تکنیک های کاربردی در زمینه ثبت تصاویر مناسب برای بازاریابی و تبلیغات در شبکه های اجتماعی خواهیم پرداخت. به این ترتیب امکان ارزیابی وضعیت مناسب برای ساماندهی کمپین های بازاریابی در شبکه های اجتماعی فراهم می شود.

 

 

فعالیت برندها در شبکه های اجتماعی امر عجیبی نیست. امروزه میلیون ها برند در پلتفرم های مختلف مشغول به فعالیت هستند. نکته مهم در این میان میزان موفقیت برندها در جلب نظر مخاطب است. بی‎شک همه برندها موفقیت یکسانی را تجربه نمی کنند. اغلب موفقیت های بزرگ در دنیای آنلاین از سوی برندهای بزرگ کسب می شود. این امر ریشه در مهارت و تجربه بالای چنین برندهایی در ساماندهی کمپین های بازاریابی دارد. هنر اصلی در اینجا جلب توجه مخاطب به هنگام گشت و گذار در اکانتش است. همه ما عادت به بالا و پایین کردن سریع صفحه نخست اکانت مان در شبکه های اجتماعی داریم. این امر موجب توجه کوتاه ما به هر پست می شود. برندهای موفق تمام توان و هنرشان را با هدف جلب توجه مخاطب صرف می کنند. بررسی نحوه عملکرد موفق آنها نیازمند واکاوی اجزای اساسی یک پست است. از نظر من یک پست موفق در شبکه های اجتماعی دارای دو بخش اصلی متن و محتوای بصری است. منظور من از من در اینجا همان کپشن است. این بخش باید توضیح کافی در مورد هدف ما از بارگذاری پست را بیان کند. همچنین در پلتفرم های عکس محور نقش متن کمک به تاثیرگذاری بیشتر محتوای بصری خواهد بود. بخش محتوای بصری هدف اصلی جلب توجه اولیه مخاطب را دنبال می کند. این امر فقط از طریق ایجاد جلوه ای جذاب و جدید امکان‎پذیر است. در غیر این صورت پست ما نیز مانند بسیاری از پست های موجود در شبکه های اجتماعی هیچ واکنشی بر نخواهند انگیخت.

 

تصاویر موجود در شبکه های اجتماعی باید از کیفیت بالایی برخوردار باشند. وقتی ما برندی معتبر در عرصه کسب و کار داریم، باید کمپین بازاریابی مان نیز در راستای حفظ و حمایت از همین اعتبار باشد. متاسفانه بسیاری از برندها با استفاده از تکنیک های بسیار آماتور در زمینه عکاسی با اعتبارشان بازی می کنند. کارشناس های حرفه ای در زمینه بازاریابی همیشه همکاری با عکاس های باتجربه را پیشنهاد می دهند. بی‎شک این راهکار جذابی خواهد بود. نکته مهم نیاز به بودجه فراوان برای انتخاب این گزینه است. هدف من در اینجا بررسی برخی از تکنیک های موثر برای افزایش توانایی صاحبان کسب و کار و برندها در راستای تولید محتوای بصری جذاب است. این امر نیاز به صرف هزینه های گزاف برای همکاری با عکاس های حرفه ای را کاهش خواهد داد.

 

 

امروزه بسیاری از تصاویر موجود در شبکه های اجتماعی کلیشه ای محسوب می شوند. بی‎تردید زمانی همین ایده ها بسیار جذاب بودند، اما با گذشت زمان و استفاده پیاپی از ایده مورد نظر دیگر نگاه مخاطب به آن عادت کرده است. یکی از ایده های کلیشه‎ای در زمینه عکاسی برای شبکه های اجتماعی استفاده از فیلترهای مختلف است. به عنوان مثال، استفاده از فیلترهای اینستاگرام ایده ای کاملا کلیشه ای محسوب می شود. دلیل این امر استفاده گسترده از فیلترهای موردنظر است. وقتی یک امکان به صورت همگانی در دسترس کاربران قرار دارد، دیگر با استفاده از آن امکان جلب توجه فراهم نمی شود. اگر ما به دنبال کسب موفقیت در این حوزه هستیم، باید به فکر ایده هایی تاثیرگذارتر باشیم.

 

بی‎شک فرمولی جادویی برای عکاسی خلاقانه وجود ندارد. نکته مهم در اینجا الگوبرداری از عکس های برتر دنیا و تلاش برای ترکیب چند ایده باهم است. به این ترتیب ما از ثبت تصاویر کلیشه ای نیز پرهیز خواهیم کرد. توصیه من در این بخش تلاش برای ترکیب ایده های عکاسی به ماهیت کسب و کارمان است. همه ما تجربه مشاهده تصاویر تبلیغاتی بی‎ارتباط با زمینه فعالیت برندها را داریم. این امر به هیچ وجه واکنش مناسبی در مخاطب ایجاد نخواهد کرد، بنابراین تصاویر برند ما باید کاملا هماهنگ با ماهیت و جایگاهش باشد. در غیر این صورت فرآیند جلب نظر مخاطب با مشکل مواجه می شود.

 

 

استفاده از قاب و ترکیب‎بندی مناسب به منظور ایجاد تاثیرگذاری مناسب بر روی مخاطب اهمیت خاصی دارد. شاید در نگاه نخست تکنیک مورد بحث چندان کاربردی نباشد. این امر ناشی از نوع نگاه غیرحرفه ای ما به حوزه عکاسی است. تمام تصاویر باکیفیت دارای قاب و ترکیب مناسبی هستند. منظور من از قاب همان چارچوب ساختاری عکس است. تصمیم‎گیری در مورد اینکه کدام بخش های صحنه در تصویر ثبت شود، ذوق هنری خاصی طلب می کند. در مورد ترکیب‎بندی نیز باید به نحوه چینش المان های مختلف توجه داشت. بی‎تردید حوزه عکاسی بازاریابی و تبلیغاتی شامل ثبت صحنه های واقعی و دست‎نخورده از زندگی روزمره نیست. در اینجا ما باید تغییرات موردنظرمان را اعمال کنیم. این فرآیند به نام ترکیب‎بندی یا طراحی صحنه شناخته می شود. با این کار ما به شیوه ای بهتر حس و حال موردنظرمان را منتقل خواهیم کرد. ایراد اساسی کار اغلب برندها بی‎توجهی به این تکنیک است. به این ترتیب تصاویر آنها نه قاب و نه ترکیب مناسبی دارد.

 

هنگام قاب‎بندی تصویر بهترین تکنیک استفاده از قانون یک سوم است. این تکنیک شامل تقسیم چارچوب صفحه عکاسی به 9 بخش مساوی است. سپس سوژه اصلی عکاسی باید در سه قسمت مشخص قرار گیرد. با این کار نظم بهینه ای به فرآیند عکاسی داده می شود. وقتی سوژه اصلی تصویر دارای جایگاه مشخصی باشد، امکان جلب نظر مخاطب به خوبی فراهم خواهد شد.

 

امروزه اغلب برندها از اینستاگرام برای بازاریابی دیجیتال استفاده می کنند. توصیه من در اینجا قرار دادن سوژه اصلی تصویر در مرکز است. به این ترتیب امکان تاثیرگذاری بر روی مخاطب به شیوه ای بهتر فراهم می شود. دلیل این توصیه ساختار نمایش محتوا در اینستاگرام است. در این پلتفرم به طور معمول تصاویر حالت مربعی دارند. در چنین وضعیتی قرار دادن سوژه در مرکز نگاه مخاطب را بیشتر جذب خواهد کرد.

 

بی‎شک استفاده از پس‎زمینه مناسب نیز در تاثیرگذاری تصاویر نقش دارد. در این زمینه هیچ تکنیک یا توصیه یگانه ای وجود ندارد. با تمرین و تکرار بسیاری از نکات طراحی پس‎زمینه به دست خواهد آمد.

 

 

وضح (Resolution) تصویر نقش مهمی در افزایش تاثیرگذاری آن دارد. خوشبختانه امروزه کیفیت دوربین ها افزایش چشمگیری یافته است. به این ترتیب ثبت تصاویر باکیفیت مشکل چندانی نخواهد داشت. تا همین چند سال پیش شبکه های اجتماعی از تصاویر دارای وضوح بسیار بالا پشتیبانی نمی کردند. جالب اینکه هنوز هم برخی از پلتفرم ها مانند اینستاگرام به طور خودکار وضوح تصاویر را تا حد مشخصی کاهش می دهد.

 

هدف من در این بخش تاکید بر اهمیت وضوح بالا در جلب نظر مخاطب است. بهترین راهکار برای تحقق این هدف اشاره به یک مثال کاربردی خواهد بود. پلتفرم فیس‏بوک امکانات گسترده ای در اختیار مخاطب قرار می دهد. به هنگام گشت و گذار در این پلتفرم امکان کلیک بر روی تصاویر و مشاهده آنها در اندازه بزرگ وجود دارد. اگر وضوح تصویر ما پایین باشد، کلیک بر روی آن موجب نمایش عکسی بی‎کیفیت خواهد شد، بنابراین همیشه وضوح تصاویرتان را مدنظر قرار دهید. به این ترتیب امکان تاثیرگذاری به بهترین شیوه برای مخاطب هدف فراهم خواهد شد.

 

خوشبختانه امروزه شبکه های اجتماعی از حداقل کیفیت 1000 تا 2000 پیکسل پشتیبانی می کنند. به این ترتیب بارگذاری تصاویر در شبکه های اجتماعی نیازمند کاهش حجم و کیفیت آنها نیست. وقتی مخاطب در فرآیند جست‎وجو در شبکه های اجتماعی با یک عکس باکیفیت مواجه شود، به طور ناخودآگاه لحظه ای درنگ خواهد کرد. همین لحظه کوتاه فرصت مناسبی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب خواهد بود.

 

 

هیچ محتوایی بدون ویرایش امکان جلب نظر مخاطب را ندارد. این امر در مورد فرمت تصویر نیز صادق خواهد بود. متاسفانه یکی از اشتباهات رایج برندها در این زمینه استفاده از فیلترهای متعدد به منظور ویرایش تصویر است. گاهی اوقات یک فیلتر به بیان پیام تصویر کمک می کند، اما استفاده از چند فیلتر به صورت همزمان کار را دشوار خواهد کرد. اغلب اوقات استفاده از چند فیلتر در کنار هم موجب بروز جلوه ای غیرحرفه ای می شود. به این ترتیب مخاطب برند ما را غیرحرفه ای قلمداد خواهد کرد.

 

استفاده از ابزارهای ویرایش تصویر نقش مهمی در افزایش تاثیرگذاری آن دارد. مشهورترین نرم‎افزار در این حوزه فوتوشاپ است. این ابزار دارای امکانات ویرایشی بسیار زیادی است. تنها نکته منفی آن نیاز به مهارت بالا برای کار با آن است. در اینجا دو راهکار پیش روی ما قرار دارد: نخست همکاری با فردی ماهر در زمینه ویرایش عکس و دوم تلاش برای تقویت مهارت های کار با فوتوشاپ. خبر خوش برای افراد مایل به انتخاب گزینه دوم امکان دسترسی به دامنه وسیعی از ویدئوهای آموزشی در اینترنت است. اغلب این ویدئوها به صورت کاملا رایگان بارگذاری شده اند. به این ترتیب یادگیری مهارت های تازه نیازمند هیچ‎گونه مهارت فوق‎العاده ای نیست.

 

 

تاثیرگذارترین عکس های موجود در شبکه های اجتماعی همیشه بیانگر داستان خاصی هستند. بدون شک کاربران بسیار زیادی در شبکه های اجتماعی مشغول ثبت و بارگذاری عکس هستند، با این حال فقط تعداد اندکی از آنها مورد توجه همگانی قرار می گیرد. در اینجا ما نیازمند توجه به یکی از ترندهای رایج و بسیار محبوب در حوزه بازاریابی هستیم. امروزه مخاطب علاقه بسیار زیادی به داستان های جذاب دارد. اغلب برندهای بزرگ با خلق داستان های جذاب در تلاش برای برندسازی هستند. این امر در حوزه بازاریابی نیز قابل پیگیری است، بنابراین هدف ما خلق داستانی جذاب برای محتوای بصری مان خواهد بود. نکته مهم در این مرحله ضرورت تامل در مورد داستان موردنظر پیش از ثبت تصاویر است. به این ترتیب دست ما برای خلق داستان های خلاقانه بازتر خواهد بود. ایراد اصلی در مورد داستان‎پردازی پس از ثبت تصویر ناتوانی در زمینه تغییر اجزای تصویر موردنظر است. این امر گاهی اوقات منجر به صرف نظر اجباری از داستانی جذاب می شود.

 

استفاده از متن به عنوان یکی از بخش های تصویر اهمیت بسیار زیادی دارد. این امر موجب روشنی هرچه بیشتر پیام برندمان می شود. گاهی اوقات در زمینه بیان داستان باید به موضوع یا عنوان کلیدی اش در تصویر اشاره کرد. به این ترتیب مخاطب تعامل و نزدیکی بیشتری با داستان ما خواهد داشت.

 

 

انتشار تصویر در شبکه های اجتماعی کلید موفقیت ما خواهد بود. این امر موجب دسترسی مخاطب به محتوای ما می شود. به این ترتیب مخاطب هدف امکان توجه به پیام اصلی محتوا و تعامل با برند ما را خواهد داشت. اغلب برندهای بزرگ در دنیای کسب و کار هدف جلب تعامل مخاطب را دنبال می کنند. این هدف از طریق انتشار تصاویر جذاب تحقق می یابد. نکته مهم در این بخش ضرورت جلب توجه مخاطب به پست مان است. بدون استفاده از تکنیک های کاربردی امکان دسترسی مخاطب به محتوای برندمان فراهم نمی شود. تکنیک موردنظر من استفاده از هشتگ های کاربردی است. امروزه بسیاری از کاربران به جای جست‎وجوی محصولات یا نام های مختلف به جست‎وجوی هشتگ می پردازند، بنابراین استفاده درست از هشتگ ها برای بارگذاری تصاویر موردنظرمان اهمیت بسیار زیادی خواهد داشت.

 

تاثیر استفاده از هشتگ در اینستاگرام به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از سایر پلتفرم های اجتماعی است. در اینستاگرام برای هر پست حداکثر 30 هشتگ قابل استفاده است. توصیه من در اینجا استفاده از هشتگ های مرتبط با کسب و کارمان است. به این ترتیب مخاطب با جست‎وجوی آن هشتگ ها به محتوای ما دسترسی خواهد یافت.

 

 

شبکه های اجتماعی تا حد زیادی تحت تاثیر تصاویر و جلوه های بصری قرار دارد. برندها به منظور تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف نیازمند تولید محتوای بصری جذاب هستند. پرهیز از کلیشه ها، قاب‎بندی مناسب، وضوح بالا، ویرایش و اطمینان از کاربرد هشتگ های مناسب گام بلندی در راستای تاثیرگذاری بر روی مخاطب خواهد بود. با استفاده از تکنیک های مورد بحث در این مقاله، حتی بدون داشتن مهارت بالا در عکاسی، امکان موفقیت در بازاریابی مبتنی بر شبکه های اجتماعی وجود خواهد داشت.

 

منبع:noobpreneur