خاطره بازی با تیتراژهای ماندگار-۲۸؛

خاطره ای از جنس نگرانی های هاچ زنبور عسل

خاطره ای از جنس نگرانی های هاچ زنبور عسل موسیقی تیتراژ نسخه ایرانیزه شده کارتون هاچ زنبور عسل برگرفته از یکی از مهم ترین و پرمخاطب ترین ملودی های دنیای موسیقی است که همچنان از جذابیت های شنیداری زیادی برخوردارست.


دریافت 1 MB
خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می کند با انتخاب عناصر، فرم ها و چینش ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته سنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار می دهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف الزامی ایجاد می شود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور می کند.
آنچه بهانه ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطره سازترین موسیقی های مربوط به برخی برنامه ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای خیلی از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع باردیگر به آنها برای ما در هر شرایطی می تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره بازی که بعد از شروع و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره بازی هفتگی در ایام جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال هایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره بازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بصورت هفتگی می توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آنرا دنبال کنید.
در بیست و هشتمین گام از این روایت رسانه ای به سراغ موسیقی تیتراژ انیمه ۹۰ قسمتی «هاچ زنبور عسل» رفته ایم که به سال ۱۹۷۰ در یکی از استودیوهای معروف آن دوران کشور ژاپن تولید و تبدیل به یکی از کارتون های دوست داشتنی اما متفاوت دورانی شد که مملو از خاطرات تلخ و شیرین است. یک کارتون با فضایی عجیب و غریب و وهم انگیز که به اعتقاد نگارنده نه فقط از فانتزی ها و شیرینی های یک کارتون برای مخاطب کودک و نوجوان آن روزگار به هیچ وجه برخوردار نبود، بلکه حتی دربرگیرنده فضای تلخ و غصه داری بود که نمی دانم چه رمز و رازی در آن وجود داشت، که این چنین ما را پای گیرنده های سیاه و سفید شبکه دو تلویزیون میخکوب می کرد.

البته شاید این رمز در موسیقی تیتراژ آن نهفته است، موسیقی که با موسیقی تیتراژ اصلی سازندگان کارتون فرق داشت، یک موسیقی جذاب و شنیدنی الهام گرفته از قطعه تاریخی «پرواز زنبور عسل» ساخته ریمسکی کورساکف که به قدری از حال و هوای عجیبی برخوردار بود که اصلاً نمی توان شرایط حسی نشات گرفته از آنرا فراموش کرد.
به هر حال پیش از این که بخواهیم خیلی کوتاه و مختصر از موسیقی تیتراژ یک انیمه یادی نماییم، بهتر است باز نمایی باردیگر ای از کارتونی داشته باشیم که در کنار برخی دیگر از کارتون ها تبدیل به هویتی شده که بخش زیادی از شادمانی ها و سرگرمی هایمان به تماشای آنها ختم می شد. کارتون هایی که اغلب هم قصه و داستانش و هم موسیقی اش برای نمایش در ایران بنا به ملاحظات آن دوران تلویزیون گرفتار تغییر و تحولات اساسی می شد و بعضاً ما بیننده تصاویر و موسیقی بودیم که با نسخه اصلی اش زمین تا آسمان فرق می کرد. شرایطی که حداقل ماجرای موسیقی اش تقریباً برای کارتون «هاچ زنبور عسل» متفاوت تر بود و بنظر می رسد آنچه از موسیقی تیتراژ این مجموعه در مقابل گوش مخاطبان ارائه شد، همانی بود که باید باشد.

انیمه «هاچ زنبور عسل» سال ۱۹۷۰ با نام اصلی «ماجراهای هاچ زنبور عسل» یک مجموعه ۹۰ قسمتی از استودیو «تاتسونوکو» کشور ژاپن است. روایت داستانی کارتون هم داستان زنبوری به نام هاچ بود که در کودکی مورد تهاجم زنبورهای عسل قرار گرفته و از مادرش که ملکه زنبورها بود جدا می شود. هاچ به سفری دور و دراز دست می زند تا مادر گمشده اش را پیدا کند. در صورتیکه طبیعت و اتفاقات همیشه با او مهربان نیست و خطرات زیادی تهدیدش می کنند.
ما بیننده تصاویری و موسیقی بودیم که با نسخه اصلی اش زمان تا آسمان فرق می کرد. شرایطی که حداقل ماجرای موسیقی اش تقریباً برای کارتون «هاچ زنبور عسل» متفاوت تر بود وبه نظر می آید آنچه از موسیقی تیتراژ این مجموعه در مقابل گوش مخاطبان ارائه شد، همانی بود که باید باشد شرایطی به شدت غم انگیز و روشنفکرانه که هر وقت با آن مواجه می شدیم، غم و غصه سراسر کودکی مان را فرا می گرفت و چون در آن ساعات تقریباً راه دیگری برای سرگرم کردن خودمان نداشتیم در حد شکنجه آوری می نشستیم و با اشک چشمان هاچ اشک می ریختیم و آخرش هم یادمان نمی آید که او به مقصودش رسید یا نه؟ قصه ای که موسیقی و دوبلاژ بی نظیرش، سحرانگیزانه ما را مبهوت و مقهور خود می کرد.
بعد از ساخت فصل اول کارتون «هاچ زنبورعسل» به کارگردانی ای پی کوری، یک انیمه دیگر در دنباله این کارتون با نام «ماجراهای جدید هاچ زنبور عسل» در سال ۱۹۷۴ نیز تولید و پخش گردید. جالب است بدانید که طی همان سال ها نسخه اصلی سریال به خاطر فیلمنامه ظالمانه و خشن و اشک انگیزش مشهور شد.
کما این که در بسیاری از اپیزودها هاچ با دیگر حشرات دوست می شد اما در بخش پایانی این دوستی این دوستان در بدترین شکل ممکن می مردند که گویا در نسخه بازسازی شده سریال داستان این مرگ ها کمی ملایم تر شده بودند. دقیقاً در همین لحظات از تماشای کارتون بود که هر چه غم و غصه از اتفاقات ریز و درشت دهه شصت داشتیم، در همان عوالم کودکی و نوجوانی در یک لحظه روی سرمان خراب می شد و اگر کمی احساساتی تر بودیم، اشک از چشمانمان سرازیر می شد، همان اشک هایی که در غلوآمیزترین شکل ممکن روی چشم های درشت هاچ عزیز سرازیر می شد و دلمان را به درد می آورد.

برای کارتون خاطره انگیز «هاچ زنبور عسل» که سال ۲۰۱۰ نیز انیمیشنی به همین نام در ژاپن ساخته شد، روایت های جالبی در رسانه های انتشار یافته است. بطورمثال این که فرانسه و کانادا نخستین کشورهایی بودند که در اواخر دهه هفتاد انیمیشن «هاچ زنبور عسل» را پخش کرده و اسمش را به «شاهزاده کوچک یتیم» تغییر داده بودند. در کشور ایتالیا هم وقتی سریال روی آنتن رفت، نام «هاچ» به «مایا» تغییر نمود. ایتالیایی ها حتی جنسیتش را هم تغییر دادند و هاچ تبدیل به دختر شد. درنتیجه این کار در ترجمه و دوبله ایتالیایی لحظات عجیب و غریبی به وجود آمد. البته بماند که دوبله ایرانی این سریال با حضور ناهید امیریان و دیگر هنرمندان چقدر هنرمندانه و استادانه روی اثر سوار شده و خودنمایی می کرد.
اما همه اینها را گفتیم که برویم سراغ یکی از مهم ترین و شاخص ترین مولفه های این کارتون که به تنهایی دربرگیرنده شاخصه ها و خاصیت هایی است که همچنان بعنوان یکی از قطعه های درخشان و پرطرفدار موسیقی کلاسیک دنیا توسط ارکسترها و مجموعه های مختلف در انواع و اقسام آن اجرا و همچنان مورد استقبال شنوندگان قرار می گیرد. بله ملودی به نام «پرواز زنبور عسل - Flight Of The Bumblebee » اثر معروف ریمسکی کورساکف که برای ما بینندگان ایرانی شاید مهم ترین مولفه ای است که توانسته این چنین یک سریال را برایمان تاریخ ساز کند.
برای شنیدن یکی از نمونه های قطعه «پرواز زنبور عسل» اینجا را کلیک کنید.

ملودی بسیار دشوار از یک غول بزرگ آهنگسازی اهل روسیه و دوره رمانتیک که بگفته خیلی از کارشناسان و منتقدان حوزه موسیقی مجموعه آثارش در ردیف بهترین آثار تاریخ قرار گرفته اند. کورساکف در قطعه «پرواز زنبور عسل» با خلاقیت و نبوغی مثال زدنی توانسته با سازهای آکوستیکی صدایی شبیه به پرواز زنبور عسل را خلق کند که مخاطب ممکن نیست از شنیدن این ملودی لذت نبرد.
قطعه ای که آقای کورساکف آنرا بعنوان میان پرده ای برای اپرای «افسانه تزار سالتان» در سالهای ۱۸۹۹ تا ۱۹۰۰ نوشت و شاید خود فکر نمی کرد این اثر تا آخر دنیا تبدیل به یکی از جاودانه های موسیقی دنیایی شود که هزاران هنرمند و نوازنده از آن به عناوین مختلف برای جلوه گری خود استفاده می نمایند و آن طور که متخصصان حوزه موسیقی روی آن اذعان دارند اینکه: «پرواز زنبور عسل در سرعت بالا قطعه بسیار سختی است و نوازنده را به چالش می کشد. این قطعه در اصل برای ویولن نوشته شده است.»
به هر حال برای این ملودی ناب حیرت آور که دنیا را به تحسین واداشته ساعت ها می توان گفت و نوشت، اما آنچه این موسیقی جهانی را برای اغلب آنهایی که در ایران عزیز نوازنده و هنرمند موسیقی نیستند و شاید تخصص آن چنانی هم در زمینه موسیقی ندارند، قطعه «پرواز زنبور عسل» در کنار تمام قدرت نمایی و رخ نمایی موسیقایی که می تواند برای شنوندگان متخصص موسیقی داشته باشد، دربرگیرنده خاطرات جذاب از انیمیشنی است که برای ما ایرانیها به تلخ ترین شکل ممکن نمایش داده شد.، اما حس و حالش آنچنان بود که از آن بعنوان یک خاطره ماندگار یاد نماییم.


منبع:

1400/06/26
13:44:09
5.0 / ۵
908
تگهای خبر: استودیو , تصویر , خلاقیت , سفر
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
جمع 2 و 2 ؟
آمار بازدید سایت
بازدید امروز: 1,653
بازدید دیروز: 4,395
هفته اخیر: 43,151